11-06-2011, 04:43 PM | #1 |
(کاربر معمولی)
تاریخ عضویت: Jun 2011
نوشته ها: 26
|
نگرشی بر معماری سنتی ايران
سالهاست که سخن از حفظ ، احياء و باز زنده سازي ارزشهاي گذشته است و همه صابنظران متفق القولند که حفظ ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي موجب هويت ملي است. اما از طرفي شناخت و پالايش ارزشهاي گذشته و برگزيدن بهترين آنان و تطبيق آنها با شرايط زماني و مکاني بطوري که منطبق با نياز هاي جامعه امروز باشد نيز مسئله اي است که بايد مد نظر قرار گيرد . از اين گستره ، معماري که از پر اهميت ترين عناصر ارزشي هر ملت است، سهم بسزائي دارد و غور در اين معنا در حيطه معماري بعهده معماران اين عصر گذاشته مي شود . در اين راستا همواره استاد گرانقدر محمد کريم پير نيا که عمر خويش را در راه شناختن معماري ايراني و اسلامي و انعکاس آن به نسلهاي جواني که به نحوي در اين مسئله دخالت دارند بر زبان مي آورند . پس به پاس قدر داني و نيز ارج نهادن به زحمات چندين ساله استاد و همچنين احترام به فرهنگ و هنر اصيل ايراني و اسلامي بر هر ايراني است که احساس مسئوليت نموده و در جهت احياء ارزشهاي اسلامي و ايراني در هر زمينه اي تلاش و کوشش کند و در طرح هاي معماري حتي المقدور اصول مقدماتي معماري ايراني و سنتي خويش را بکار گرفته و ضمن تلفيق آنان با تکنولوژي جديد ، ماهيت فلسفه وجودي آنها را همچنان حفظ نمايند. اصول مذکور شامل پنج مورد است: - مردم واري : يا کاربرد مقياس انساني و پرهيز از هر گونه بيهودگي و شکوه بيجا و آذين بي سود . - خود بسندگي : يا بهره گيري از امکانات و مصالح محلي و آنچه که معماران (بوم آورد) گفته اند و پرهيز از هر گونه وابستگي و نياز. - پيمون : يا اندازه ها و معيار هايي که تناسب پيکره و کالبد بنا را از لحاظ درستي ، استواري و زيبايي تضمين مي کرده است. - درون گرائي : اين اصل بويژه در منازل مسکوني که هميشه مورد توجه مردم اين سرزمين بوده و خوش داشته اند که چهار ديواري اختياري باشد. - کنج و نياز: يا پرهيز از کاربرد اندازه هاي بيش از نياز که باعث هدر رفتن مصالح و بالا بردن هزينه مي شده است . علاوه بر اصولي که ذکر شد عناصري چون آب ، نور ، باد و ... در معماري سنتي نقش حياتي ايفاء مي کرده اند . يکي از مسائل مهم در شناخت معماري سنتي ايران انقطاع فرهنگ معماري سنتي و پيدايش گونه هايي از فضا هاي جديد معماري و شهري است که غالبا با فضا هاي سنتي کاملا متفاوت هستند ، چونکه بسياري از معماران بيش از هر چيز به پديده هاي شکلي و بصري انديشيده اند و بسياري از مسائل ، مباحث و نکات فرهنگي ، تاريخي و اجتماعي را به اندازه کافي مورد توجه قرار نداده اند. معماري سنتي قبل از پيدايش تکنولوژي و مصالح جديد ساختماني در تمام نقاط کشور و به هر شکل و به هر کيفيت نوع معماري افقي و با هويت بشمار مي رفت که در طي ساليان دراز و قرنهاي متمادي مصالح و شيوه هاي فني ويژه خود را داشت. اين نوع ساخت و ساز بومي بسيار بجا مي نمود و به موقع و کاملا ارزنده و منطقي و گاه نيز بس شکوهمند بود و هنوز هم بعنوان يک معماري شريف و برخوردار از مقياس انساني داراي همان ارزش و اعتبار است . تحليل معماري ايراني نشان مي دهد که به رغم کثرت و تنوع و پيچيدگي بناها ، اصول و مفاهيم و الگوهايي در طول زمان به گونه هاي مختلف در اين معماري بکار گرفته شده اند افزون بر آن اين نتيجه بدست آمده که تکامل معماري ايران بيشتر بر تعالي اصولي و مفاهيم و الگوهاي جديد در جريان نوعي فعاليت هوشمندانه و ماهرانه معماري استوار بوده است. با پذبرش اين امر ، ميتوان در معماري امروز ايران نيز به همان اصول و مفاهيم و الگوها پرداخت و آنها را در جريان يک فعاليت خلاق تکامل بخشيد و به پيش برد. با بررسي و تحليل الگوهاي تاريخ معماري ايران و عناصر اصلي تشکيل دهنده آنها اين نتيجه حاصل مي شود که اين عناصر و الگوها اگر چه هر يک در دوره معيني از تاريخ معماري اين سرزمين خلق شده اند لکن با حضور ممتد در دوره هاي بعدي ، تکامل و پالايش يافته و داراي هويتي مستقل از زمان شده اند . مفهوم عامي را از يک الگو و يا يک عنصر در معماري ارائه مي کنند که شأن تجريدي يافته و داراي تصوير ذهني و حامل بار خاطره عاطفي است . با نگرشي بر ساير سبکها و مکاتب معماري ، معماري منفجر شده دوران نهضت (Modernism) بدون هويت و بدون گذشته تاريخي و ريشه فرهنگي قادر نيست که پاسخگوي باور هاي فرهنگي ايم مرز و بوم باشد و همچنين ناساختارها و ضد ساختار گونه ديکانستراکتيويستها ( Deconstraction ) براي جامعه پايبند به سنتها و ميراث فرهنگي ، قابل درک نيست چون هنر معماري اصيل کشورمان هيچگاه با پرخشگري نسل عصيانزده قرن حاضر همراه نشده و متانت و سنگيني بيان خود را حفظ کرده است . پس ضرويست که معماران اين عصر با شناخت ، پالايش و بهره گيري مناسب از محاسنات ساير مکاتب و سبک هاي معماري و عجين نمودن آنها با فرهنگ خودي (نه مقلدانه) ، معماري ايران را که همواره مورد توجه بوده احياء نموده و در اين برهه از زمان ، معماري پس از پهلوي دوم (عصر انقلاب جمهوري اسلامي) را تجلي نموده که همانا از اهداف قانون نظام مهندسي و کنترل ساختمان مي باشد. ( بند 1 ماده 2 ) اميد است طرح اين موضوع ، انگيزه اي براي ساير معماران جهت ادامه بحث و همچنين ادامه منطقي و تکاملي تاريخ معماري بسيار با ارزش گذشته مان و مناسب معماري امروز باشد . |
برچسب ها |
معماری, معماری سنتی |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
ابزارهای موضوع | |
نحوه نمایش | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly