قدیمی 18-05-2010, 12:54 AM   #1
melina
(کاربر باتجربه)
 
melina آواتار ها
 
تاریخ عضویت: May 2010
محل سکونت: tehran
نوشته ها: 81
Avatar 28ee218854be 24 مفهوم زنانگی در اندیشه دلوز

مفهوم زنانگی در اندیشه دلوز: دلوز بر خلاف فلاسفه پیش از خود نظیر نیچه وفوکو، مفهوم جدیدی از زن بودن را مطرح می کند. جای تعجب است که فیلسوف بزرگی چون نیچه که مهم ترین دستاوردش مطرح کردن زیبایی به عنوان پدیده ای زیبایی شناسانه است، الهه زیبایی یعنی "زن " را انکار می کند (موجوداتی که درقفس خردگرایی زندانی‌اند:سیاه، برده، دیوانه و زن) ‌و آن را حقیر می شمارد وشاید بتوان این امر را بزرگترین تناقض در افکار نیچه دانست. استعاره و دوپهلوگویی متن‌های نیچه نیز از ویژگی‌های منتسب به گفتگو‌های زنانه است که در برابر متن منظم و دارای وحدت معنا قرار می‌گیرد، متنی مرد محور که همیشه حرفش یکی است! اما دلوز که در بسیاری از موارد تحت تاثیر افکار نیچه است، مفهومی دیگرگون از "زنانگی" را مطرح می کند. تا قبل از دلوز مرکزیت مطرح بود، درخت گونگی، شاخه ای تنومند که ساقه ها وبرگ ها و... همه بدان وابسته اند. تفکر غرب قرن های متمادی در استیلای الگوی درخت وار بوده است، که دولوز وگاتری در کتاب "هزار سطح" به تفصیل به این مساله پرداخته وآن را در معرض انتقاد قرار داده اند. این تفکر درخت گونه در همه رشته های مطالعاتی اعم از گیاه شناسی، زیست شناسی ، کالبد شناسی، الهیات، معرفت شناسی و... تاثیر گذار بوده است. هر چند در دسته این علوم نامی از معماری برده نشده است، ولی مطمئنا معماری نیز از این قاعده مستثنی نبوده است ونظام درخت وار تنها به علوم انسانی محدود نشده وتمام ارکان زندگی بشر را برای مدت های مدیدی تحت سلطه داشته است. مردانگی نیز نوعی تفکر عمودی است. نوعی تفکر که در تقابل با اجتماعی شدن قرار می گیرد. واز این روست که دلوز به تقسیم امیال آدمی به دو نوع پارانویی وشیزویی می پردازد. میل پارانویی ریشه اجتماعی وتاریخی دارد و محصول نظام درخت وار است. هنجارها وقواعدی که یکسره انسان را تحت سلطه داشته ومرتبا او را سرکوب می کنند. در این نظام، انسان در رودخانه ای افتاده است که مسیر حرکت را او نیست که تعیین می کند وناگزیر از حرکت در جهت مسیر رودخانه است مسیری که جامعه آن را تحمیل می کند وآدمی هم ناگزیر از فرمانبرداری است. نظامی مرد سالار که پس از گذر سالها پایه آن متزلزل شده است و امیال شیزویی رفته رفته سر باز کرده وجای خود را پیدا می کنند. میل شیزویی در حقیقت جنبه اصیل وارزشمند میل آدمی است. میلی که در مقابل جامعه، تاریخ و... می ایستد وانقلابی وهنجار شکن است. شاید این جمله ساموئل اسمایلر، تبیین مناسبی از میل شیزویی باشد: "برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت وجرات لازم است، والا هر ماهی مرده ای هم می تواند از جریان موافق آن حرکت کند" این گفته به همان اندازه که میل شیزویی را با ارزش واصیل می پندارد (قدرت وجرات) میل پارانویی را حقیر می شمارد (ماهی مرده) انسان ناگزیر از زندگی در نظام بسته اجتماع است (در حقیقت ناگزیر از شنا کردن در رودخانه است) اما ذهنیت شیزوفرنیک سبب می شود تا زمینه ای جهت سیلان میل در تقابل با این نظام فراهم شود. میل شیزویی در مقابل نظام مرد سالار می ایستد، آزاد کردن میلی که زمان هایی متمادی تحت سلطه بوده است، نه عقده ای سر باز کرده، که سرشتی عیان شده است. جامعه از این‌که خود آدمی رانندگی ماشین میل را عهده¬دار شود، هراس دارد. از این رو آن را کنترل و محدود می‌سازدو شدیدا سعی دارد تا فرد را در جهت مسیری که خود می خواهد بیندازد. از نظر دلوز وگتاری تقلید، اجتماعی شدن یا زیر سلطه و اقتدار رفتن، تشابه را مهم انگاشتن، از تمایز هراس داشتن، به فرمان پدر یا حاکم درآمدن در حقیقت نوعی نسخه برداری یا رونویسی کردن است که در ذات خود فاقد ارزش می باشد، وباید گفت که میل همیشه در حرکت است، همیشه بسته به موقعیت، از اجزای متفاوت تشکیل می‌شودو بیش‌تر ماشین‌گونه است اری دلوکا در کتاب طبقه هم کف درباره اشخاص متعددی که در سرشت انسان موجودند می نویسد: "هریک از ماجمعیتی در خود نهان دارد، هر چند که با گذشت زمان تمایل می یابیم این کثرت را به فردیتی بی مایه تبدیل کنیم. ما مجبوریم فرد بمانیم وتنها یک اسم داشته ونسبت به آن پاسخگو باشیم، از این رو اشخاص متعددی را که در وجود ما گرد آمده اند به خاموش ماندن عادت داده ایم. نوشتن کمک می کند آنها را باز یابیم." اجبار به فردی خاص بودن وپذیرفتن یک اسم خاص وپاسخگویی نسبت به آن استعاره ای مناسب از میل پارانویی است، که دلوکا آن را فردیتی بی مایه می داند که در مقابل میل اصیل وارزشمند شیزویی قرار می گیرد،و مطرح کردن این سخن که هر انسان جمعیتی را در خود نهان کرده است، نمودی از انسان عصر حاضر است که دیگر حاضر نخواهد بود تنها تحت سلطه یک نام (پدر، یا حاکم اجتماعی) قرار گیرد. مساله ای که امروزه تحت عنوان بحران هویت بسیار مطرح است نیز ناشی از همین تغییر نظام است. زیرا انسان امروزه ارزش ها را ثابت ومطمئن نمی شمارد ومی خواهد به جمعیتی که در خود نهان دارد، فرصت ظهور بدهد، که گاه این فرصت با نوشتن فراهم می شود (چنان چه دلوکا می پندارد) وگاه با ساختن (که شاید وظیفه ما باشد!) هر چند دیکانستراکشن در معماری وام دار فلسفه ای به همین نام است که دریدا آن را مطرح کرد، اما می توان گفت این مکتب نیز به خوبی مفاهیم مذکور را گردهم آورده است. آن طغیان و سرکشی در آثار معماران دیکانستراکشن به نمایش در می آید وآنان خود را از قید سلطه تاریخ، اجتماع و... رها می کنند، حتی این آثار گاه اسامی خود را از این جنس می گیرند، هم چون فلی ها (دیوانگی های) پارک لاویلت که این دیوانگی متضمن همان مفهوم طغیان است. شاید در مطالعه سیر تحول معماری بتوان دیکانستراکشن را آغازی بر رهایی از نظام درخت وار دانست که حتی مولف را (معمار را) پشت سر می گذارد ونظریه مرگ مولف را مطرح می کند وخواننده (یا بیننده) در برداشت آزاد خواهد بود. نظریه ای که امروزه در بحث مجازی سازی ومعماری مجازی به اوج خود رسیده است. آن نوع معماری که ثمره عصر ارتباطات است که با اندیشه افقی فلاسفه معاصر به خوبی تبیین می شود. اما اندیشه افقی که نیچه آن را باب کرد ودلوز به تشریح آن پرداخت، چشم اندازی زنانه را عنوان می کند. زنانگی به دنبال تولید است، زایش، "زن بودن" نمی خواهد چیزی را اثبات کند، بر خلاف مردانگی که یک نحو از بودن است ومی خواهد محور اصلی باشد، زنانگی گریز از بودن است. مردانگی وحدت گراست، همانند درخت، واز این موضوع به خود می بالد، اما زنانگی گریز از بودن است، ودر پی شدن های مختلف...در حقیقت زنانگی تکثرگراست هم چون ریزوم و این تفکر مردانگی را از مرکزیت خارج می کند. زنانگی در حقیقت هم ترویج افقی گرایی است، وهم شادمانه زیستن را به دنبال دارد."ودر نهایت این که زن شدن یعنی زیستن به گونه ای دیگر وفلسفه باید از امکان زن شدن برای رسیدن به ساحت های دیگر تفکر سود جوید." ریزوم زایش را به دنبال دارد، چنان چه از مفهوم زنانگی نیز چنین بر می آید. ریزوم ساقه زیرزمینی برخی از گیاهان است که عامل تکثیر آنهاست وبه صورت افقی رشد می کند وپیوسته بخش های تازه ای را به وجود می آورد (در پی شدن های مختلف) ریزوم حتی اگر بریده شود، نمی میرد، بلکه چند گیاه از آن می روید. ریزوم در نقطه مقابل نظام درخت وار قرار می گیرد ودر نفس خود متعدد است. بر خلاف درخت که متکی بر ساقه ای تنومند است، ریزوم خود را از قید یگانگی رهانیده است وپیوسته در حال تکثر وتعدد وایجاد ارتباط است. درختان معمولی از یک تنه اصلی و چندین ساقه و شاخه¬ها و برگ¬های بی¬شماری تشکیل می¬شوند. به عبارت دیگر هر کدام به نوبه خود از یک وحدت یا یگانگی اصلی ریشه می¬گیرند. ریشه این نوع تفکر به افلاطون برمی¬گردد. فلسفه درخت¬گونه عمودی افلاطون بیانگر جهان مادی و تقلیدات و ظواهر که ساقه¬های تنه¬ای هستند، که این تنه همان عالم مثال یا جهان ایده¬هاست. امادلوز از کسانی است که در ردافلاطون‌گرایی تلاش بسیاری کرد. او می‌گوید: «رسالت فلسفه‌ی مدرن باژگونی افلاطون‌گرایی است.» واژگون ساختن افلاطون‌گرایی یعنی وادار کردن وانموده‌ها به فراز آمدن وهایش حقوقشان در میان شمایل‌ها و رونوشت‌ها وانسان امروزه در حقیقت باید گفت افلاطون گرایی را پشت سر می گذارد ونگاهی نوین وتفکری جدید را مطرح می کند. در تفکر فلاسفه ای نظیر افلاطون ودیگر فلاسفه تاکید بر خرد انسان است واین قضیه تا آنجا پیش می رود که در تفکر دکارت وبا جمله معروف " من می اندیشم، پس هستم" او، به اوج خود می رسد. در ادامه ژان پل سارتربا اعتقاد به خرد استعلایی، و پایه گذاری مکتب اصالت وجود بر این قضیه صحه می گذارد. چنین تفکراتی توسط فلاسفه بعدی مورد نقد وحتی تردید واقع می شود، هایدگر زبان را ارجح بر ذهن می داند ومعتقد است که انسان در زبان زندگی میکند وهم چون زبان است و هستی را نیز زبان گونه می پندارد... وحضور ما دراین جهان وابستــه به زبان قلمداد می کند. او معتقد است که انسان ومعنـــــا در مکالمه زنده اند، وفقــط حرف زدن انســــان را قادر می سازد که انسان باشدو در واقع زبان را نزدیک ترین همسایه انسان می داند. پس از هایدگر واشاعه نظریات وی مردم شناسان و زبان شناسان نیز در این مباحث وارد شدند، چنان چه لوی استروس فرانسوی با زیر سوال بردن انسان خردورز دکارتی، بحث انسان فرهنگی را مطرح می کند، وبه دنبال کشف قوانین ذهنی انسان در چارچوب فرهنگ می باشد. در ادامه مطالعه ای بسیار مختصر بر فلسفه معاصر به برتراند راسل می رسیم که برجسته ترین شخصیت فلسفه تحلیلی بوده و اصراروتاکید زیادی بر صراحت وروشنی بیان داشته است، و ویتگن اشتاین که به دنبال یافتن منطق زبان بوده و وضوح گفتاررا مطرح میکند،مساله ای که در چند دهه بعد توسط دریدا مورد انتقاد شدید قرار می گیرد. دریدا می گوید: "روشنی در زبان... صرفا وسیله ای است برای این که بورژازی که دشمن بشریت است شرایط اجتماعی, اقتصادی وسیاسی خود را به دیگران تحمیل کند. اگرنویسنده ای به صراحت وروشنی بنویسد, قصدش استعمار ذهن خواننده است." وبه این ترتیب خط بطلانی بر روی تفکر صراحت بیان کشیده می شود. اما دریدا ودلوز دو فیلسوفی هستند که دامنه تاثیرات فکری آنها تا معماری را نیز تحت تاثیر خود قرار داد، تا آنجا که خود دریدا در طراحی پارک لاویلت شرکت جست ( هر چند در اواخر عمر از این قضیه ابراز پشیمانی کرد) اما دلوز فیلسوفی است که تاثیر اندیشه وی در شکل گیری معماری هایی نظیر فولدینگ، cyberspace, hyperspace, ومعماری مجازی دیده می شود واندیشه افقی که توسط وی مطرح گشت، راه تازه ای را به معماران نشان داد. اصطلاح ریزوم که دلوز مطرح می کند، تداعی‌کنندة اندیشه افقی است. ریزوم از ریشه یونانی Rhiza به معنای ریشه و ساقه زیرزمینی برخی از گیاهان است که غده‌هایی در رویه آن آشکار می‌شود و ریشه¬هایش به صورت خودرو، در بخش زیرینش می‌رویند. گیاهی که به گفته دلوز بی‌ریشه است، فاقد ساختار متکی بر پایگان که «بی‌منطق» زندگی می‌کند و شدن آن تابع قانون و قاعده خاصی نیست. ریزوم چنان چه گفته شد دارای ویژگی های منحصر به فردی است که بسیار جالب توجه است هم چون زندگانی بی منطق آن. این بی منطقی به گمان من نوعی دو پهلوگویی است ودر حقیقت بهتر است بگویی ریزوم دارای منطقی است که به راحتی قابل ادراک نمی باشد. چنان چه هیچ کس تا امروز نتوانسته است برای فرم دانه های برف قاعده، الگو یا منطقی خاص بیابد، ولی این مساله دال بر آن نیست که خلقت دانه های برف را بدون منطق بدانیم، بلکه ناگزیر به اذعان ضعف اطلاعات ودانش خود خواهیم بود، واین اعتراف که ما از درک منطق آن ناتوانیم!
melina آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
مفهوم زنانگی در اندیشه دلوز, مردانگی, معماری مجازی, دوپهلویی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است