نمایش پست تنها
قدیمی 18-01-2011, 01:19 AM   #1
parisa
(کاربر معمولی)
 
parisa آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 16
Adobe Illustrator Icon معماری و روانشناسی


معماری و روانشناسی






تأثیرات روانی اشکال

اشکال نیز مانند رنگ ها تأثیرات فراوانی بر ذهن و روان انسان می گذارند.
بدون در نظر گرفتن تأثیراتی که اشکال با توجه به گذشته،فرهنگ و زمینه های قبلی در یک فرد می گذارد،تأثیراتی عمومی دارند که تقریبأ بین همه انسان ها یکسان است.

در زیر تأثیرات عمومی سه شکل اصلی(مربع ، مثلث و دایره) آورده شده است:

مربع:

دارای وزن واستحکام.نمایانگر صراحت و قاطعیت.(مطابقت با رنگ قرمز)

مثلث:

نمادی از تفکر و روشنایی و دگرگون شونده.(مطابقت با رنگ زرد)

دایره:

دارای حرکتی نا متناهی و جاودانه.موجب آرامش و نمادی از روان و جنبه های روحانی که عمق تفکر و پایداری را نشان می دهد.(مطابقت با رنگ آبی)



تأثیرات روانی رنگ ها


رنگ ها تأثیرات بسیاری بر ذهن و روان ما می گذارند که گاه این تأثیرات ریشه در رابطه مابا رنگ های موجود در طبیعت و گاه ریشه در فرهنگ و گذشته ما دارند.

تأثیراتی از رنگ های درجه یک ودو که تقریباً بین همه انسان ها با هر فرهنگ و زمینه قبلی ، یکسان است در زیر آورده شده است:

زرد:

نماد علم،فهم انسانی،روشنایی معنوی و نور الهی.

قرمز:

نهایت بر افروختگی و انرژی درونی،نمادی از زندگی،شور و هیجان و قدرت.

آبی:

نماد آرامش و شکیبایی،درونگرا،بسیار عمیق و احترام برانگیز.

سبز:

نوید دهنده ی نو شدن جاودانه طبیعت،نمایانگر دانش،ایمان معنوی و حیات اخروی،نشانه ای از رستاخیز و صعود روحانی به عالم بالا.

نارنجی:

رنگ بلوغ،جوانی و شادابی.سرخوش،وجدآور و پرنشاط.

بنفش:

رنگی مرموز و ابهام برانگیز،شور آمیز و تفکر برانگیز.

اما مهم تراز دانستن تأثیرات هرکدام از رنگ ها به طو مجزا،دانستن تأثیراتی است که رنگ ها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر بر روی انسان می گذارند.مثلأحرارت نارنجی در کنار آبی به اوج خود می رسد.همچنین باید دانست اثرات هر کدام از رنگ ها با تیره و روشن شدن (ترکیبشان با سیاه و سفید)چه تغییری می کند.مثلأ بنفش وقتی تیره می شود هراس انگیز، موهوم و دلهره آور می شود.


حس مکان در فضاهای شهری(با مطالعات روستایی)

حس مکان یا روح مکان،ادراک روحی و روانی فرد از محیط است که به صورت آگاهانه یاناآگاهانه در فرد بوجود می آید.این حس باعث شخصیت دادن به آن فضا شده و در نتیجه آرامش را برای افراد مورد نظر به ارمغان می آورد.

حس مکان در فضاهای شهری راباید در روستایی که قبلاً درآنجاواقع بوده جست و جو کرد که امروزه به دلیل افزایش جمعیت آن و برآورده ساختن برخی نیازهای ساکنان،از روستا به شهر مبدل گشته است.برای تبدیل هر روستا به شهر وجود متخصصین امر از جمله
شهرسازان،معماران،روانشناس ان،جامعه شناسان،جغرافیدان ها و...کاملاً ضروری است تا آنها باتحقیقاتی گسترده و جامع در مدت زمان کافی بتوانندعلاوه بر در نظر گرفتن بافت،کاربری ها،اقلیم و زیر ساخت ها مولفه های زیر را از روستا استخراج و بر آن تسلط یابند:

-آشنایی با تاریخ،گذشته و اساطیر آنها.
-دلایل شکل گیری روستا،آداب و رسوم و فرهنگ مردم آنجا.
-آشنایی با علائم،نقوش،رنگ ها و عناصری که در مکان های مختلف از آن ها استفاده می کنند که یادآور حسی خوشایند برایشان می باشد.
-آشنایی با نیاز های روانی مردم آنجا با توجه به قومیتشان.
-شیوه معماری و ساخت و ساز آن ها.
-بررسی روابط موجود در فضا ها و دسترسی ها.
-بررسی محلات،مرکزآن ها،فضاهای جمعی و دلایل همنشینی واحدهای مسکونی.

با جمع آوری این اطلاعات است که می توان روستا را به شکل صحیح به یک شهر با هویت،زیبا وسازگار با روحیات مردم آن تبدیل کرد که ساکنین آن به راحتی بتوانند با زمینه معنایی مکان ها و محیط اطرافشان ارتباط برقرار کرده،به آن احساس تعلق پیدا کنند و روح یا حس مکان مورد نظر نهایت تاثیرات مناسب راداشته باشد.
parisa آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول